مهربانم!
صدايت را شنيدم.
ديوانه ي صدايت شده ام،آنگونه که با هر صدايي پنجره هايم را گوش تا گوش باز مي کنم.
و اشتياقم را در کوچه هاي رو به تو صف مي بندم.
مدتها از تو دور بوده ام و با صدايت غريبه.
اما حالا هر روز انتظار مي کشم تا پشت سر خورشيد ،صداي اذان ،اشتياقم را پر دهـــــد.
کوچه ها چقدر بوي باران مي دهد و من چقدر رويش را در برگهايم حس مي کنم.
صدايت در من جوانه زده است.
کوچه ها گوش مي شوند تا انعکاس صدايت را در جوانه هايم به تماشا بنشينند.
الهي العفو
التماس دعا